ای خونجگر ز قامت زینب بیا بیا...

مظلوم زمان،صاحب الزمان
"دلم گرفته برايت"
به سينه مي زندم سر، دلي كه كرده هوايت

دلي كه كرده هواي كرشمه‌هاي صدايت


نه يوسفم، نه سياوش، به نفس كشتن و پرهيز

كه آورد دلم اي دوست! تاب وسوسه‌هايت


ترا ز جرگه‌ي انبوه خاطرات قديمي

برون كشيده‌ام و دل نهاده‌ام به صفايت


تو سخت و دير به دست آمدي مرا و عجب نيست

نمي‌كنم اگر اي دوست، سهل و زود ، رهايت


گره به كار من افتاده است از غم غربت

کجاست چابكي دست‌هاي عقده‌گشايت؟


به كبر شعر مَبينم كه تكيه داده به افلاك

به خاكساري دل بين كه سر نهاده به پايت

"دلم گرفته برايت" زبان ساده‌ي عشق است

سليس و ساده بگويم: دلم گرفته برايت
دیدگاه ها (۱)

از مهمترین شئون عاقبت به خیری...

سرباز قاسم سلیمانی

آخر حسین ماتم تو میکشد مرا...

السلام علیک یا ابا عبدالله

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط